پذیرش، یعنی آنچه را زندگی با حالت مطلوب به شما عرضه میکند، با آغوش باز بپذیرید. بدن ما در زمرهٔ آمادهترین و مجربترین آموزگاران این درس است. بدن شما هر جا که باشید به چشم میآید، مگر این که شما مقدار زیادی از وقت خود را صرف برونفکنی روح کنید! این میتواند مانند راهنمایی همیشه در صحنه یا باری که یک عمر بر دوش میکشید، باشد. شما هستید که باید تصمیم بگیرید، بستگی دارد چگونه این درس را بیاموزید.
برای بسیاری از مردم، بدن هدفی برای خشنترین قضاوتها و فشارسنجی برای ارزشیابی خود است. آنان برای خود اهداف دستنیافتنی ترسیم میکنند و خود را بابت نرسیدن به آنها سرزنش میکنند. چون شکل ظاهری شما شکلی است که توسط آن در دنیا به چشم میآیید، غالباً به همان نحوی است که شما از خود تعریف میکنید و به همان نحوی است که دیگران از شما تعریف میکنند. شیوهٔ ملاحظه کردن بدنتان مستقیماً با آمادگی شما برای یادگیری درس پذیرش ارتباط دارد. تحمیل قضاوتهای سوء بر بدنتان میزان تحمل شما را برای بهرهمند شدن از آن محدود میکند.
به یاد بیاورید چه فعالیتهایی را به تعویق انداختید به این دلیل که میخواستید متفاوت، برتر یا شاید حتی کامل به نظر بیایید. پذیرش کامل خود به شما اجازه میدهد که به سرعت و بدون هیچگونه محدودیتی در جنبههای مختلف زندگی شرکت کنید. دلیل مستند قوی وجود دارد که ذهن و بدن باهم مرتبط هستند، بنابراین پذیرفتن بدن نه تنها برای سلامتی عاطفی ما ضروری است، بلکه برای سلامتی بدن نیز واجب است. انکار کامل پذیرش بدن میتواند منجر به بیماری شود، در صورتی که پذیرش میتواند بیماری یا هر عارضهای را شفا دهد. اکنون حتی جامعهٔ پزشکی مدرن، ارزش پذیرش خود را با آغوش باز قبول دارد چون قدرت آن، ذهن و بدن را سالم نگه میدارد. هنگامی که توانستید بدنتان را دقیقاً به شکل کنونی قبول کنید، میدانید که در جهتی درست پیش میروید. پذیرش حقیقی آن موقع است که شما بتوانید بدنتان را همانطور که هست مشتاقانه در آغوش بکشید و قدر آن را بدانید، و دیگر برای آنکه شایستهٔ عشق کسی ـ مخصوصاً عشق خودتان ـ شوید، احساس نیاز به اصلاح آن نداشته باشید.
آیا این بدان معناست که شما هیچگاه نباید برای بهتر شدن بدن خود سعی کنید؟ یا آنکه باید تسلیم آنچه به شما داده شده است بشوید؟
البته که نه. این کاملاً طبیعی و انسانی است که بخواهید به بهترین شکل درآیید. ولی این بدان معنا است که شما حتی هنگامی که در سلامتی یا جذابیت کامل نیستید، نباید از بدن خود انتقاد کنید، آن را مورد قضاوت قرار دهید یا از آن ایراد بگیرید. میل به پیشرفت تا زمانی سالم است که از عشق به خود ناشی شود نه از احساس نقص.
به مرور که رشد میکنید و سنتان افزایش مییابد، بدن شما تغییراتی خواهد کرد که دیگر قابل تغییر نیست. در نهایت ممکن است که به یک نقص عضو یا به ضعف یا به هر درد جسمی دیگر دچار شوید که پذیرش آن برای بدنتان سختتر شود. اما باز هم آن را صرفنظر از این که این کار تا چه حد برطرف نشدنی به نظر آید، بپذیرید. المپیک معلولان پر از افرادی است که بدنشان را با وجود معلولیتهای خود پذیرفتهاند.
چگونه میتوانید درس پذیرش را بیاموزید؟ با آگاهی از این که آنچه هست، هست و این که کلید گشودن زندان «قضاوت خود» در ذهن خود شما نهفته است.
شما میتوانید با شکایتهای ناهنجار و فرورفتن در خودفرسائی، جنگ با واقعیت تن خود را ادامه دهید یا میتوانید یک حرکت دقیق اما قدرتمند ذهنی را به سوی پذیرش طراحی کنید. در هر دو حالت، حقیقت به همانگونه باقی میماند. پذیرش یا عدم پذیرش بدنتان فقط باری است به دوش ذهن شما، قوهٔ ادراک شما تحمل این را که بدن شما واقعاً چگونه به نظر میآید ندارد، پس چرا راحتی پذیرش را به جای درد عدم پذیرش انتخاب نکنیم؟ انتخاب آن با شماست.
منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما